میدونی مهم نیست که همه چی تموم شد
مهم اینه که یه سری
کارارو فقط باهم می کردیم
الان که من نیستم ...
ولش کن

[ امیر تتلو ]

دوباره من دنبال یه اتاق تاریک و یه تخت دونفره
یه جایی که لو ندنش
یه زندگی مرفع
که در حد هنرمنده
همه روزا پر از خنده شدم مرده تو همدمه
تو
 پا میشم صبح از تختت
مزخرفه
بگو این چه وضعه حال ماست
میشینم تو خیالم رو به روتو در ِ گوشم
چیزای خوب بگو تو
ولی فایده نداره

خب ببین روبروتو

آره این جا ته راهه ماست

کاش میفهمیدی که از این تیریپا نداریم که بری

کار خودت خبر ندیم نگرانتم من از قدیم

کم باهم قدم زدیم کم بهم قول دادیم که بریم جلو و عقب نریم

میگفتی که همش سری از همه و قشنگترین حال مال ماست

فقط همین

تو شبای شمال کنار آب با لباس قدم زدیم

ولی رفتی و به هرچی که توی داستان ماست لگد زدی

هرچی دلم خواست که رو راست باش باز همش بدی

کی از پشت لباستو میبنده؟

با همه خشک واسه تو میخنده؟

بگو اون کیه که حالتو میفهمه؟

امشب چه قدر چشای تو بی رحمه...

.

.

.

.

.

.

اوووووووف

داره میترکه مخم

آخه مگه داریم؟ مگه میشه به تو بگم ازت بدم میاد؟

تکراری شده لوندیات

رو مخمه کم حرفیات

نمونده از من حرفی بات

تو خواستی این چرندیت راجبت از دهن دربیاد

گرفتی ازم ایراد توقعات ازم زیاد

کاری کردی از هزچی اسفندیه بدم بیاد....از هرچی اسفندیه بدم میاد

....

دیگه برید خودتون گوش بدید...

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: